بالاخره خودمو راحت کردمهمون دوشنبه پیام دادمو روز سه شنبه میلاد پیامبر ساعت یازده ونیم صبح تلفنی صحبت کردیم و آشتی کردیم، کلی صحبت کردیم واروم و شمرده دلایلم رو گفتمعصر هم ویدیویی صحبت کردیم و قرارشد آروم آروم مساله رو حل کنیم... روز قشنگی بود به خدا برگشتم و حالم خوب شد و دیگر نمیخواهم به بنده هایش بچسبم... فقط از خودش همه چیز رو میخواهمزهرا فردا عمل دماغ داره امیدوارم فقط سالم و سرحال بیاد بیرون... 80 میلیون پول میده و این عجیبه برام! شاید نمیخواد از زیبایی علی چیزی کم داشته باشه شاید یک نیازه شاید هم نمیدونم...به هر حال امیدوارم سالم خوشگل بیاد بیروناز دیروز
نماز میخونم امشبم میخوام چله ی نماز شب رو شروع کنم بیاد سال های کودکیم که چقدر آزاد و شاد و سالم بود و زیر بال فرشتگان به مسجد میرفتمو الان دقیقا از سال 1380 (پاییز، اول مهر) دیگه نماز نخوندم یا شکسته و بی نظم... گاهی خوب گاهی بد بودم و اما نتوانستم پایدار باشم وخیلی از خدا دور شدم...امیدوارم این راهم ادامه پیدا کند و خدا هم کمکم کند...و ادامه دهم پس از 22 سال!عجب! خدا کمک کند.... چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۲ ×× 21:32 ×× پارزیفال ×× من بینظرم.......
ما را در سایت من بینظرم.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : tehran-to-europe بازدید : 51 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 16:26